زیباییشناسی یا حسّیک[۱] یکی از رشتههای فلسفه است که به عنوان نظریهٔ تأمل در داوریهای زیباییشناختی تعریف میشود.[۲]زیباییشناسی، قابلیتی است برای درک بهتر اجسام و باعث تغییر در نگرش میگردد
گه یشتن به جوانی وهیمنی
تفه نگه کان ئه خه ینه چال،بیروکه ی توندی ئه سرینه وه،
شه رئه که ین به وشه یک بوفه راموشی،ئالای سپی هه ل
گرین،له سه رهه ردلیک هه لیه ده ین،باچیترجه رگی دایکی نه سوتی،شه قام دایکی مندال نه بی،دلی خوشکی نه له رزی،خوشه ویستی به په لکه که ی
نه خنکی،میژوله پیره پیاویکی ده س له رزوک وبی شه رمی براکوژی نه نوسی.
رسیدن به زیبایی وآرامش
تفنگ ها را چال میکنیم،اندیشه ی خشم راپاک،جنگ راتبدیل به واژه ی برای فراموشی ،پرچم سفید برخواهیم داشت وبرهردلی افراشته میکنیم،تادیگرهیچ
مادری داغ فرزند رفته اش رانکشد،،خیابان مادرکودک نشود ،دل خواهری نسوزد،دلداری با گیسوانش حلق آویز نشود،تاریخ ازپیرمردی دست لرزان و
ننگ برادر کشی ننویسد.
درک زیبای سهراب اززیبایی
من نمی دانم که چرا می گویند
اسب حیوان نجیبی ست
کبوتر زیباست!
وچرادرقفس هیچکس کرکس نیست،
گل شبدرچه کم ازلاله ی قرمز دارد؟
چشم ها رابایدشست جوردیگر بایددید...